- یادداشت
- بازدید: 992
توانمند سازی مردم، تنها راه سعادت جامعه و توسعه کشور
اسماعیل محمدی خواه آستانه
عضو شورای حزب کارگزاران سازندگی استان گیلان
اقتصاد ضعیف خانواده، علت اصلی ناهنجاریهایی از قبیل افزایش پرخاشگریها، افزایش درصد طلاق، افزایش سن ازدواج، عدم تمایل به بچه دار شدن و در نتیجه عدم ازدیاد نسل، اعتیاد، سرقت، نزاعها و... و در نهایت بروز نارضایتی اجتماعی است، پرداخت یارانه و کمکهای بلاعوض و امثال آن در مقابل سختیهای مردم، در خوش بینانهترین حالت خود، دارویی آرام بخش است و درمان درد نیست.
وظیفه نهادهای برنامه ریزی و مدیریتی کشور ایجاد شرایطی است که شهروندان ایرانی در قبال تلاش و کوششی که مینمایند برای گذران عمر، تامین معاش متعارف، تشکیل خانواده و ... درمانده نباشند این مهم امکان پذیر نیست مگر اینکه مردم توانمند شوند.
ایجاد اشتغال و درآمد پایدار، مردم را توانمند نموده و آهنگ توسعه کشور را سریعتر مینماید از طرفی مردم توانمند، نه تنها نیاز به صدقه اشخاص یا ارگانی ندارند بلکه خود در کار خیر و حل مشکلات هم محلیها و آشنایان خود، پیش قدم بوده و آستین بالا میزنند.
از نظر علم اقتصاد ایجاد اشتغال، وابستگی شدیدی به رشد اقتصادی کشور دارد به گونه ای که اگر رشد اقتصادی، مثبت یک درصد باشد، میتوان امیدوار شد که در آن سال برای حدود 120هزار نفر شغل ایجاد شود.
آن گونه که بر اساس آمار رسمی گفته میشود، در پایان دولت اصلاحات در سال 1384، رشد اقتصادی مثبت شش درصد بود یعنی میشد امیدوار بود که سالانه برای 720 هزار نفر شغل ایجاد شود و در پایان دولت مهرورز در سال 1392، رشد اقتصادی در خوش بینانهترین حالتش، تقریبا منفی شش درصد بود یعنی پیش بینی میشد که هر سال حدود 720 هزار نفر شغل خود را از دست بدهند و احتمالا از بیمه بیکاری استفاده کنند. با یک حساب سرانگشتی در نوع مدیریت اصلاحات و مهرورزی تفاوت 12 درصدی در رشد اقتصادی دیده میشود و به عبارت دیگر، یکی از دست آوردهای مهرورزان، دریغ کردن سالانه یک میلیون و400هزار تا یک میلیون و 500هزار فرصت شغلی از مردم شریف ایران اسلامی، بود.
سیاستهای دولت تدبیر و امید، تاکنون باعث جلوگیری از سقوط اقتصاد کشور شد (رشد اقتصادی از منفی شش، ابتدا به صفر و اخیرا به مثبت یک رسید) و امید را در دل مردم شریفمان برای بهبود کسب و کار زنده کرده است هر چند نمایش بیرونی آن فعلا خیلی قابل لمس نیست اما پیش بینی میشود با برداشته شدن تحریمهای ظالمانه بیناللملی، در ماههای آینده، علاوهبر چرخش سانتریفیوژها به تدریج چرخ صنایع، بازار و اقتصاد هم به گردش درآید.
اما راه درمان چیست؟ و چگونه میتوان زمینه توانمند شدن مردم و توسعه اقتصادی را فراهم نمود؟
به این منظور باید به سه پرسش پاسخ داده شود:
1)در جایگاهی هستیم؟ یعنی وضع موجود ما چیست؟
2)به چه جایگاهی میخواهیم برسیم؟ یعنی وضع مطلوب ما چیست؟
3)نقشه - راه ما برای عبور از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب چیست؟
در این راستا باید همه کمک کنیم تا شرایط زیر تحقق یابد:
1)عزم و اراده ملی (خواستن): باید پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور در مقام عمل، به خواست همگانی تبدیل شود.
2)دانش روز (دانستن): باید فن آوری های جدید در اختیار گرفته شود و با استفاده از نخبگان بومی، ارتقاء یابد.
3)تولید ملی (توانستن): باید کیفیت محصولات ملی به گونهای بهبود یابد که در بازار جهانی، حضور جدی داشته باشیم.